دهی است از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل در 5هزارگزی شمال باختری آمل و 3 هزارگزی باختر شوسۀ آمل به محمودآباد. دشت، معتدل مرطوب، مالاریائی و دارای 170 تن سکنه است. آب آن از چشمه آغوزکنی و رود خانه هراز تأمین می شود و محصول آنجا برنج، پنبه، کنف، غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان اَهلَمرُستاق بخش مرکزی شهرستان آمل در 5هزارگزی شمال باختری آمل و 3 هزارگزی باختر شوسۀ آمل به محمودآباد. دشت، معتدل مرطوب، مالاریائی و دارای 170 تن سکنه است. آب آن از چشمه آغوزکنی و رود خانه هراز تأمین می شود و محصول آنجا برنج، پنبه، کنف، غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
قریه ای است که بفاصله 12500 گزی جنوب مشرق فیض آباد واقع و مربوط به حکومت اعلی بدخشان و متصل به جاده است. این ده بین خط 70 درجه و 41 دقیقه و 43 ثانیۀ طول البلد شرقی و خط 34 درجه و 37 دقیقه و 52 ثانیۀ عرض البلد شمالی قرار دارد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
قریه ای است که بفاصله 12500 گزی جنوب مشرق فیض آباد واقع و مربوط به حکومت اعلی بدخشان و متصل به جاده است. این ده بین خط 70 درجه و 41 دقیقه و 43 ثانیۀ طول البلد شرقی و خط 34 درجه و 37 دقیقه و 52 ثانیۀ عرض البلد شمالی قرار دارد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
پایتخت. دارالملک. مرکز فرمانروایی: دار ملک خویش را ضایع چرا باید گذاشت مر سپاهان را چرا کرده ست بر غزنین گزین. فرخی. ، سرزمین: نخستین بار گفتش کزکجایی ؟ بگفت: از دارملک آشنایی. نظامی. ، کاخ. قصر: کلید همه دارملک سلاطین بزیرگلیم گدایی طلب کن. خاقانی. رجوع به دارالملک شود
پایتخت. دارالملک. مرکز فرمانروایی: دار ملک خویش را ضایع چرا باید گذاشت مر سپاهان را چرا کرده ست بر غزنین گزین. فرخی. ، سرزمین: نخستین بار گفتش کزکجایی ؟ بگفت: از دارملک آشنایی. نظامی. ، کاخ. قصر: کلید همه دارملک سلاطین بزیرگلیم گدایی طلب کن. خاقانی. رجوع به دارالملک شود
دهی است از بخش سوادکوه شهرستان شاهی با 350 تن سکنه. آب آن از رود خانه تیجون و محصول آن برنج، غلات، نیشکر و عسل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، یادداشت کردن، بیاد آوردن محنتهای گذشته را. (ناظم الاطباء)
دهی است از بخش سوادکوه شهرستان شاهی با 350 تن سکنه. آب آن از رود خانه تیجون و محصول آن برنج، غلات، نیشکر و عسل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، یادداشت کردن، بیاد آوردن محنتهای گذشته را. (ناظم الاطباء)
قلعه ای به آسیای صغیر و آن سابقاً از جلمه شهرهای بی تی نیۀ قدیم (در ترکیه آسیای صغیر) بوده است که در تاریخ ایران مکرر ذکری از آنان بمیان آمده است. ’داس کی لی یون’ اکنون قلعه ای است بنام دیاس کلی. (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2152)
قلعه ای به آسیای صغیر و آن سابقاً از جلمه شهرهای بی تی نیۀ قدیم (در ترکیه آسیای صغیر) بوده است که در تاریخ ایران مکرر ذکری از آنان بمیان آمده است. ’داس کی لی یون’ اکنون قلعه ای است بنام دیاس کلی. (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2152)